خلاصه کتاب پدر پولدار پدر بی پول اثر رابرت کیوساکی [معرفی کامل و جامع]

کتاب پدر پولدار پدر بی پول به نویسندگی رابرت کیوساکی برای اولین بار در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. این کتاب خیلی سریع جزء پرفروش ترین کتاب های بازار شد. مطالعه این کتاب برای افرادی که به سرمایه گذاری و مباحث مالی علاقه دارند و به طور کلی برای افرادی که میل به پیشرفت و رشد مالی دارند ضروری است. این کتاب به ده ها زبان ترجمه شده و در سراسر جهان به فروش رسیده است و عنوان پر فروش ترین کتاب امور مالی شخصی در تمام این دوران را ار آن خود کرده است.

رابرت کیوساکی چه کسی است؟ معرفی نویسنده کتاب پدر پولدار پدر بی پول

رابرت تورو کیوساکی (Rabert toru Kiyosaki) متولد ۸ آوریل ۱۹۴۷ (74 سال) است. رابرت یکی از تاجران، سرمایه‌گذاران، کارآفرینان، نویسندگان و مربی های موفقیت آمریکا است. شباهت او به ژاپنی ها به دلیل دورگه بودن اوست. موضوع اصلی کتاب پدر پولدار پدر بی پول این است که چگونه می توان از پول به عنوان ابزاری برای توسعه ثروت استفاده کرد. یعنی چه طور باید کار کرد که پول برای ما کار کند نه ما برای پول؟ رابرت در این کتاب این تصور اشتباه را که ثروتمندان، ثروتمند متولد می شوند را از بین می برد. این کتاب ارزشمند شامل ۱۰ فصل و یک مقدمه است. در ادامه این مقاله به بررسی مقدمه و هر فصل از این کتاب می پردازیم:

• مقدمه: معرفی پدر پولدار پدر فقیر
• فصل اول: پولدار برای پول کار نمی کند.
• فصل دوم چرا داشتن سواد مالی ضروری است؟
• فصل سوم: روی شغل تان تمرکز کنید.
• فصل چهارم: تاریخ مالیات‌ها و قدرت شرکتها
• فصل پنجم: پولدارها سرمایه گذاری می کنند.
• فصل ششم: برای آموختن و یادگیری کار کنید نه برای پول
• فصل هفتم: غلبه کردن بر موانع و مشکلات
• فصل هشتم: استارت زدن
• فصل نهم: باز هم بیشتر می خواهید؟
• فصل دهم: حرف های آخر

معرفی و مقدمه کتاب پدر پولدار پدر فقیر:

رابرت کیوساکی در این کتاب بیان می‌کند که دو پدر تاثیرگذار در زندگی خود داشته است. پدر فقیر پدر واقعی و ژنتیکی او بوده است؛ مردی بسیار باهوش و تحصیل کرده. پدر بی پول یا فقیر معتقد است که باید سخت درس خواند و در یک دانشگاه خوب قبول شد و پس از گرفتن مدرک در یک مقام دولتی مشغول به کار شد تا از حقوق و مزایای دولتی برخوردار شد. با وجود این ویژگی ها ی ظاهراً مثبت، پدر فقیر از نظر مالی خوب نبود و همیشه با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می‌کرد.

پدر پولدار پدر بهترین‌ دوست کیوساکی بود و از نظر برخی ویژگی‌های اخلاقی مشابه پدر واقعی او بود. ولی از نظر باورها و رفتارهای مالی تفاوت خیلی زیادی داشتند. پدر پولدار اعتقاد داشت هر فردی بخواهد موفق شود باید نحوه کارکرد پول، نحوه ایجاد پول و آموزش های مالی را یاد بگیرد. پدر پولدار اگرچه تا کلاس هشتم بیشتر تحصیل نکرده بود اما سرانجام میلیونر شد. این کتاب از دیدگاه کیوساکی درباره نحوه پولدار شدن پدر ثروتمند و باورها و اقداماتی که وی را میلیونر کرد نوشته شده است؛ همچنین رابرت کیوساکی اشتباهاتی که به پدر بی پول مرتکب شد، اعم از باورهای اشتباه و اقدامات اشتباه را مورد بررسی قرار داده است و توضیح داده است که چطور مرتکب این اشتباهات نشوید.

فصل اول: پولدار برای پول کار نمی کند.

اغلب افراد این عنوان را اشتباه درک می‌کنند و فکر می‌کنند منظور نویسنده این است که افراد ثروتمند کار نمی کنند. در حقیقت کاملاً برعکس آن صادق است، در واقع اکثر افراد ثروتمند سخت کار می کنند اما نحوه کارشان و دیدگاه آنها با با افراد بی پول متفاوت است. و همچنین افراد ثروتمند و افرادی که قصد دارند ثروتمند شوند هر روز یاد می‌گیرند که چگونه می‌توانند کاری کنند که پول برای آنها کار کند. همانطور که پدر پولدار می گوید افراد فقیر و متوسط برای به دست آوردن پول سخت کار می کنند ولی افراد پولدار پول برایشان کار می کند.

کیوساکی در کتاب پدر پولدار پدر بی پول می‌گوید: داشتن یک شغل معمولی با درامد کم تنها یک راه حل کوتاه مدت برای مشکل بلند مدت ایجاد ثروت و آزادی مالی است. او همچنین بیان می کند ترس است که اکثر افراد را در یک کار مشغول می کند. ترس هایی مانند طرز پرداخت نکردن قبض ها، ترس از اخراج شدن، ترس از نداشتن پول کافی، ترس از شروع مجدد و … . مردم با وجود این ترس‌ها، برده پول می‌شوند و سپس از عالم و آدم شکایت دارند.

فصل دوم: چرا داشتن سواد مالی ضروری است؟

فصل دوم کتاب پدر پولدار پدر فقیر تفاوت بین دارایی و بدهی را توضیح می‌دهد. فصل ۲ این نکته را به ما یادآوری می‌کند که مهم نیست چقدر پول به دست می آورید مهم این است که چقدر پول ذخیره و سرمایه‌گذاری می‌کنید. این فصل از کتاب پدر پولدار پدر فقیر به بیان مفهوم دارایی و بدهی می پردازد و تفاوت اصلی آن دو را بیان می کند. به عقیده رابرت کیوساکی دارایی چیزی است که دارای ارزش است، می‌تواند برای شما درآمد ایجاد کند، پول را به جیب شما وارد کند و قدرت نقدشوندگی آن بالا باشد. برعکس بدهی‌ها پول را از جیب شما به دلیل هزینه‌های مربوط به آن خارج می کنند.

طبق تعریف رابرت کیوساکی اقامتگاه شخصی و یا یک ماشین دارایی نیست. اینها بدهی حساب می شوند زیرا برای اقامتگاه شخصی باید مالیات پرداخت، پول گاز، آب و برق پرداخت و همچنین ماشین هم ممکن است علاوه بر هزینه سوخت، هزینه تعمیرات داشته باشد. پس اینها یک نوع بدهی محسوب می‌شوند چون پول را از جیب شما خارج می‌کنند ولی یک کسب و کار موفق یا گرفتن اجاره از ملک یک دارایی با ارزش محسوب میشود. همچنین یک سرمایه گذاری خوب که پتانسیل چند برابر کردن سرمایه شما را در زمان نسبتاً کوتاهی دارد، یک دارایی خوب محسوب می‌شوند.

کیوساکی در فصل ۲ کتاب پدر پولدار پدر فقیر می نویسد:

می‌خواهید ثروتمند شوید؟ تلاش خود را بر خرید دارایی های درآمدزا متمرکز کنید. وقتی واقعاً متوجه می شوید دارایی چیست؛ بدهی‌ها و هزینه‌ها را پایین نگه می دارید و برعکس دارایی خود را افزایش می دهید. این کار به مرور زمان شما را ثروتمند می کند.

فصل سوم: روی کسب و کار خودتان تمرکز کنید.

در این فصل دو پیام کلیدی وجود دارد. اول اینکه سعی کنید بعد از بدست آوردن مهارت های مختلف کسب و کار خودتان را راه اندازی کنید و سال های زیادی کارمند دیگران باقی نمانید. برای اینکه کسی امنیت مالی داشته باشد باید درگیر کار خودش بشود. همانطور که قبلاً گفتم قانون اول این کتاب این است که تفاوت بین دارایی و بدهی  رو بدانید و بیشتر دارایی بخرید. پولدارها تمرکزشان را روی ستون دارایی های شان می گذارند در حالی که دیگران روی ستون درآمدشان تمرکز دارند.

فصل چهارم: تاریخ مالیات ها و قدرت شرکت ها

رابرت در این فصل عنوان می کند که افراد ثروت مند قوائد بازی رو بلد هستند. به طور مثال یکی از این قوائد این است که چطور می توان به دولت مالیات کمتری داد. و همچنین بیان می کند که یک تفاوت اصلی و عمده ای که افراد پولدار و افراد فقیر دارند نحوه خرج درآمدشون هست که در زیر می بینید:

• افراد پولدار: 1.بدست آوردن 2.خرید دارایی ها (سرمایه گذاری، راه اندازی و توسعه کسب و کار) 3.خرج کردن 4.پرداخت بدهی ها و مالیات ها
• افراد فقیر: 1.بدست آوردن 2.پرداخت بدهی ها و مالیات ها 3.خرج کردن 4.خرید دارایی ها (سرمایه گذاری، راه اندازی و توسعه کسب و کار) (که معمولا مرحله آخر هیچ موقع انجام نمی شود.)

همچنین پدر پولدار به ما یادآوری می کند که درک مزایای قانونی و مالیاتی به طور قابل توجهی در ایجاد ثروت بلندمدت کمک می کند به عنوان مثال یک شرکت می تواند هزینه ها را قبل از پرداخت مالیات و بدهی‌ها پرداخت کند.

فصل پنجم: پول دارها سرمایه گذاری می کنند.

خلق پول به وسیله پول به معنای یافتن فرصت ها یا معاملاتی است که افراد دیگر مهارت، دانش، منابع یا ارتباطات یافتن آنها را ندارند. رابرت کیوساکی در این فصل عنوان می کند که برای پولدار شدن باید آموزش دید و همچنین باید مهارت های مختلف مانند مهارت سرمایه گذاری و خلق پول را یاد گرفت. او می‌گوید: قدرتمندترین و ارزشمند ترین دارایی که همه ما داریم ذهن مان است. اگر ذهنتان به خوبی آموزش ببیند باعث می شود تا بتوانید ثروت فوق العاده ای کسب کنید. یاد گرفتن هوش مالی برای هر فردی این که رویاهای بزرگ دارد ضروری است است. به عقیده رابرت کیوساکی هوش مالی از چهار مهارت تکنیکی زیر تشکیل می شود:

1. حسابرسی: حسابرسی، سواد مالی یا توانایی خواندن اعداد است. در صورتی که بخواهید کسب و کار یا سرمایه‌گذاری موفقی داشته باشید. حسابداری یا حسابرسی مهارتی حیاتی است.
2. سرمایه گذاری: سرمایه گذاری علم از پول پول دراوردن است.
3. شناخت بازار: شناخت آن بازاری که شما ما در آن کار می کنید، بسیار مهم و حیاتی است. علم عرضه و تقاضا، علم متوجه شدن قیمت اصلی یک سهام یا ملک و مهارت خرید و فروش کردن آن از مولفه های شناخت یک بازار است.
4. قانون: آگاهی از قوانین مالیاتی و قوانین فدرال و قوانین کشوری.

در ادامه کتاب پدر پولدار پدر فقیر نوشته شده است: افراد معمولی پولشان را  به بانک می‌برند؛ اما سرمایه گذار واقعی باید بداند که چطور از پول خودش استفاده کند تا این پول رشد کند. رابرت کیوساکی در این فصل می‌گوید برخی از مردم فکر می کنند که دیگر هیچ معامله سودده در املاک و مستغلات وجود ندارد، اما فرصت های اصلی و ویژه‌ای در هر زمانی و در هر جایی وجود دارد که افراد معمولی آنها را نادیده می گیرند. اکثر مردم از نظر مالی آموزش نمی‌بینند که فرصت های پیش روی خود را بشناسند.

فصل ششم: برای آموختن کار کنید نه برای پول

پدر فقیر فردی باهوش و تحصیلکرده بود و برای پول کار می‌کرد زیرا امنیت شغلی مهم ترین چیز برای او بود اما پدر پولدار با کار کردن روی یادگیری و مهارت های خودش میلیونر شد.همانطور که کیوساکی می نویسد: من به قشر جوان توصیه می کنم که بیشتر وقت خود را برای یادگیری بگذارند نه برای به دست آوردن! فصل ششم کتاب پدر پولدار پدر فقیر در مورد هم افزایی مهارت های مدیریتی مورد نیاز برای موفقیت در بیزینس و تجارت صحبت می کند مانند مدیریت جریان نقدینگی، سیستم سازی، مدیریت سیستم و مدیریت افراد.

فصل هفتم: غلبه کردن بر موانع؛ از نکات کتاب پدر پولدار پدر بی پول

فصل هفتم کتاب پدر پولدار پدر بی پول با اشاره به این نکته که تفاوت اصلی بین یک فرد ثروتمند و یک فرد فقیر در نحوه مدیریت ترس است، آغاز می شود. وقتی افراد مطالعه کنند و به لحاظ مالی انسان باسوادی باشند باز هم ممکن است در راه با چالش های مختلفی روبرو بشوند به ۵ دلیل اصلی افرادی که به لحاظ مالی باسواد هستند هم ممکن است نتوانند ستون دارایی خودشان رشد دهند.
دلایل اصلی در زیر عنوان شده است:

1. ترس
2. تردید
3. تنبلی
4. عادات بد
5. تکبر

ترس

رابرت در این فصل می گوید تا به حال هیچ انسانی را ندیده ام که دوست داشته باشد پولی را از دست بدهد  و همچنین پولداری را ندیده ام که هیچ وقت پول از دست نداده باشد. اما افراد فقیر زیادی دیدم که هیچ وقت یک دلار هم از دست نداده اند. ترس از دست دادن واقعیت دارد. همه می ترسند اما مسئله ترس نیست مسئله این است که چطور باید ترس را مدیریت کرد. مسئله این است که چطور شکست را مدیریت کنید تا در نهایت منجر به پیروزی شود. تفاوت اول افراد ثروتمند و افراد بی پول در این است که چطور ترس را مدیریت می‌کنند.

دلیلی که باعث می شود اکثر افراد از لحاظ مادی پیروز نشوند این است که درد از دست دادن پول برایشان بزرگتر از لذت ثروتمند بودن است. یک ضرب المثل هست که می گوید: همه میخوان برن بهشت ولی هیچ کس نمی خواد بمیره.

غلبه بر شک و تردید

هنگام انجام یک سرمایه گذاری، افراد و عوامل زیادی هستند که ممکن است؛ سرمایه‌گذار را را به شک و تردید بیندازند. شک و تردید به اندازه خوب است است و باعث می شود انسان با تفکر بیشتری یک تصمیم را بگیرد و می تواند مانع از اشتباهات بزرگ شود. ولی اگر شک و تردید از یک حد زیاد تر شود باعث می‌شود فرد فرصت های خوب و عالی را ببیند ولی هیچ اقدامی نکند و تمام فرصت ها را از دست بدهد. به ویژه اگر دوستان و خانواده شما انسانهای منفی بافی باشند و و از لحاظ هوش مالی هم هم هیچ بهره ای نبرده باشند. بنابراین فقط با افراد متخصص مشورت کنید و پس از اینکه تا یک حد قابل قبول مطمئن شدید حتماً سرمایه گذاری را انجام بدهید.

مواردی مانند سقوط اقتصاد، افزایش نرخ بهره و عدم پرداخت اجاره بها از سوی مستاجران باعث ترس سرمایه گذاران است. پس این ترس و تردید طبیعی است و باید مورد توجه قرار گیرد. ولی مهم این است که اجازه ندهید بدبینی و افکار منفی دیگران که بدون علم و آگاهی است بر روی شما تاثیر بگذارند. در غیر این صورت ممکن است فرصت های زیادی را از دست بدهید که در آینده باعث حسرت شود.

تنبلی از نگاه کتاب پدر پولدار پدر بی پول

در دنیای امروزی به راحتی کارهای بی اهمیت می توانند کارهای با اهمیت جلوه کنند. ممکن است فردی ساعت ها در حال کار کردن باشد ولی در حال کار کردن روی چیزهای بی اهمیت است و به گفته خودش سرش شلوغ است. رابرت کیوساکی این افراد را تنبل خطاب می کنند و می گویند افرادی که همیشه سرشان شلوغ است اکثراً تنبل ترین افراد هستند. پس سعی کنید با برنامه ریزی، وقت خودتان رو روی موارد مهم بگذارید و توهم تلاش کردن را نداشته باشید. بسیاری از افراد تلاش آنچنانی در مسیر رسیدن به اهداف خودشان نمی کنند ولی این توهم را دارند که در حال کار و تلاش هستند.

غلبه بر عادت های بد

زندگی ما بیشتر تحت تاثیر عادت های ماست نه آموزش هامون. یکی از عادت‌هایی که رابرت کیوساکی در این کتاب عنوان می کند که عامل تفاوت اصلی بین افراد بی پول و افراد با پول می باشد. این است که افراد فقیر هنگامی که پولی به دست آنها می رسد اول بدهی ها و قرض های خود را می دهند به طور مثال قرض ها و قبض‌ها و بدهی های خودشان را می پردازند بعد اگر پولی اضافه آمد برای خود یا کسب و کار خود خرج می‌کنند.

ولی افراد ثروتمند هنگامی که پولی به دستشان می رسد بخش عمده از آن را روی کسب و کار خودشان و یا برای خودشان خرج می کنند. رابرت علت این کار را از پدر پولدار می پرسد که پذر پولدار در جواب میگوید: برای ایجاد انگیزه فکر می کنی کدوم یکی بیشتر سرم غر میزنند؟ من یا طلب کارهایم؟ گفتم قطعاً طلب کارهاتون بیشتر غر می زنند. اگر به خودتون چیزی نپردازید خودتون به خودتون هیچی نمی گید. پس بعد اینکه به خودم بپردازم فشار پرداخت مالیات و سایر طلب ها آنقدر زیاد میشه که مجبورم دنبال درآمد دیگه ای برم. این فشار انگیزه‌ای برای من میشه که سراغ کارهایی بروم که پول بیشتری در بیاورم !

غلبه بر تکبر

پدرپولدار همیشه می گفت: چیزی که می دونم برام پول در میاره و چیزی رو که نمی دونم ثروتم رو ازم میگیره. هر وقت مغرور می‌شوم پول از دست می‌رود چون وقتی مغرور می‌شوم معتقدم چیزی که نمی دونم اهمیت ندارد.

در دنیای پول خیلی ها هستند که نمی دانند چه می‌گویند و راجع به چی حرف می زنند. خیلی ها مثل فروشندگان موقع پول در آوردن سر و صدا می کنند. وقتی درباره موضوعی جاهل هستید و هیچ علمی ندارید بروید دنبال کارشناس آن موضوع یا در مورد آن موضوع آموزش ببینید. ولی هیچ موقع مغرور نشوید که همه چیز را میدانید. چون وقتی فکر کنید همه چیز را می دانید از همان لحظه تصمیمات اشتباه زیادی را می گیرید که در نهایت به ضررتان تمام می شود.

فصل هشتم: استارت زدن

همه جا طلا وجود دارد اکثر افراد آموزش ندیده اند که طلا را پیدا کنند. بخشی از این این عدم بینایی و دانش ناشی از دنیایی است که ما در آن بزرگ شده ایم و زندگی می کنیم. ما از کودکی آموزش دیده ایم که برای شخص دیگری سخت کار کنیم و پولی را که به دست می آوریم همه آنرا خرج کنیم.

سرمایه گذاری در املاک و مستغلات نمونه روشنی از این موضوع است که یک فرد معمولی که هیچ دانشی در زمینه‌ی هوش مالی ندیده است می تواند یک هفته کامل را در املاکی ها باشد و نتواند هیچ فرصت مناسبی را برای یک سرمایه گذاری موفق پیدا کند. ولی افرادی که آموزش دیده اند به راحتی می‌توانند در روز چهار یا پنج معامله را پیدا کنند که در همان روز به سودهای کلانی برسند.در زیر به بیان ۱۰ گام می پردازیم که می توانید با آنها توانایی خودتان را بالا ببرید و از لحاط هوش مالی قوی تر شوید.

10 گام از فصل هشتم کتاب پدر پولدار پدر بی پول:

1. برای هدف های خودتان دلیل و چرایی خیلی محکمی پیدا کنید. اگر برای انجام کاری دلیل قوی نداشته باشید انگیزه انجام آن کار را هم نخواهید داشت.
2. از قدرت انتخاب ها غافل نشوید. روزانه انتخاب های مفید داشته باشید. انتخاب کنید که سرمایه‌گذاری کنید، انتخاب کنید که دارایی بخرید، انتخاب کنید که از وقت تان به بهترین شکل ممکن استفاده کنید و انتخاب کنید که در مورد مسائل مالی یاد بگیرید.
3. دوستان تان را با دقت انتخاب کنید. به یاد داشته باشید شما میانگین ۵ افرادی هستید که بیشترین وقت را با آنها سپری می کنید. مراقب باشید که هنگام تصمیم گیری مالی به حرف افراد فقیر یا ترسو گوش ندهید.
4. خیلی سریع در مورد مسائل مالی و هوش مالی دانش کسب کنید و آنها را در زندگی خود پیاده سازی کنید.
5. اول به خودتان بپردازید یعنی بعد از اینکه پولی را به دست آوردید اول روی کسب و کار، دانش و مهارت خودتان سرمایه گذاری کنید.
6. بهترین مشاور ها را انتخاب کنید. سعی کنید بعد از اینکه سرمایه خوبی را به دست آوردید و از لحاظ مالی مقدار خوبی تامین شدید؛ بهترین مشاوره‌ها را انتخاب کنید تا در خرید و فروش های شما به انتخاب های شما به شما کمک کنند. در این قسمت رابرت کیوساکی بیان می کند که اولین سوالی که ماهر ترین سرمایه‌گذار ها از خودشان می پرسند این است که چقدر طول میکشه تا سرمایه ما برگرده؟
7. بخشنده باش بخشنده بودن یکی از ویژگی های تمام سرمایه‌گذاران موفق در دنیا است قدرت این را داشته باشید که به خاطر هیچی چیزی را به فردی یا گروهی بدهید.
8. از دارایی هایت برای خرید چیز های لاکچری استفاده کن و لذت استفاده از آن ها را ببر.
9. قهرمان هایت را انتخاب کن. داشتن یک الگو در زمینه کاری خودتان می تواند بسیار برای شما انگیزه بخش باشد. رابرت بیان می کند که داشتن قهرمان هایی مانند دونالد ترامپ، وارن‌بافت، پیتر لینچ، جورج سورس، و جیم راجرز را داشته است و تمام مدت این افراد را الگوی خودش قرار داده است
10. اگر یاد بدهی دریافت خواهید کرد. قدرت بخشش؛ کیوساکی در این بخش از کتاب می گوید اگر چیزی را میخواهید اول باید آن را ببخشید. اگر بخواهم یک نکته مهم بهتون بگم این است که هر وقت پول کم آوردی یا محتاج پول شدید اول چیزی را ببخشید که دوست دارید و بعد چند برابرش به تو بر می گردد. این نکته علاه بر پول برای لبخند، عشق یا رابطه دوستی هم صدق میکند شما خواستار هر کدام از اینها بودید اول آن چیز را به بقیه ببخشید تا چند برابر آن به شما برگردد.

فصل نهم: باز هم نکته های بیشتر می خواهید؟ این فصل را بخوانید.

رابرت کیوساکی در این فصل، درس های کلیدی کتاب را در قالب چک لیست به شما ارائه می کند تا هر کدام از آنها را بروید و انجام دهید و نتیجه آنها را در زندگی خودتان مشاهده کنید.

• کاری را که انجام میدید متوقف کنید. به عبارت دیگر بعد از یک مدت استراحت کنید و نتیجه کار خود را ارزیابی کنید. تعریف دیوانگی هم همین است، دیوانگی کاری را بارها و بارها انجام دادن و انتظار نتیجه دیگری داشتن است. چیزی رو که سالها در حال انجام آن بودید و جواب نداده است را رها کنید و بروید دنبال کارهای تازه
• دنبال ایده های جدید بروید.
• کتاب بخوانید و سمینار شرکت کنید.
• خیلی پیشنهاد بدین. برای خرید و فروش قیمتی که مد نظر دارین رو پیشنهاد بدین شاید یکی قبول کرد.
• تاریخ همیشه تکرار می شود، از تاریخ درس بگیرید.
• بر روی آموزش خود سرمایه گذاری کنید و دائم در حال یادگیری باشید تا زمان و مکان خرید و فروش صحیح را بیاموزید.
• در اصلاحات و کاهش قیمت‌های بازار به دنبال فرصت‌های خرید باشید.

آیا کتاب پدر پولدار پدر فقیر ارزش مطالعه دارد؟

هدف کتاب پدر پولدار پدر فقیر این است که به شما انگیزه بدهد تا در مسیر رسیدن به آزادی مالی قدم بردارید. این کتاب می‌تواند دید شما را نسبت به مسائل مالی باز کند و احتمالاً بعد از خواندن این کتاب، شما با نگاهی دیگر به مسائل مالی نگاه می کنید و قطعاً این تفکر می تواند باعث رشد شما شود.

نقاط قوت کتاب پدر پولدار پدر بی پول اثر رابرت کیوساکی:

• این کتاب به شما می گوید تمرکز خود را بر روی افزایش دارایی های خود بگذارید و این افزایش دارایی خود به خود باعث ایجاد درآمد بیشتر برای شما می شود.
• کنترل هزینه ها و مخارج را تشویق می کند.
• توضیح می دهد که چرا سرمایه گذاران باید روی دارایی‌هایی مانند املاک و مستغلات و سایر انواع دارایی ها تمرکز کنند.
• بر قدرت تفکر و یادگیری مستمر اشاره دارد و افراد را به یادگیری تشویق می کند.
• در مورد اقدام کردن صحبت می‌کند می گویند به جای اینکه همه اش بنشینید و در مورد یک مسئله فکر کنید بلند شوید و حرکتی کنید.

نقاط ضعف کتاب پدر پولدار پدر بی پول نوشته رابرت کیوساکی:

• برخی نمونه های موفقیت آمیز در این کتاب فقط مختص به موقعیت خاص رابرت کیوساکی در آن زمان بوده است و تکرار آنها در شرایط امروزی اندکی دشوار است.
• یرخی از بخش‌های کتاب فاقد جزئیات هستند که ممکن است فهمیدن مفاهیم و کاربرد آن ها را در زندگی واقعی را دشوار کند.
• پدر پولدار پدر فقیر بیشتر جنبه انگیزشی دارد تا آموزشی که توسط یک کارشناس مالی نوشته شده باشد.
• همچنین در برخی قسمت های این کتاب افراد عموم جامعه مورد تحقیر واقع شده اند و می گوید بیشتر افراد از از گله پیروی می کنند تا اینکه خودشان فکر کنند و بیشتر در تله سگ دویی گیر کرده‌اند و هیچ پیشرفتی نمی کنند.

نتیجه گیری

اگر بخواهید چند نکته مهم را از این کتاب و از این مقاله که خلاصه کتاب پدر پولدار پدر بی پول بود، یاد بگیرید این است که افراد پولدار همیشه ثروتمند متولد نشده اند. یکی از باورهای محدود کننده که ممکن است جلوی خیلی از افراد را برای رشد و پیشرفت بگیرد همین باور است. از این به بعد این باور را در خودتان از بین ببرید و مطمئن باشید که ثروتمندان واقعی با تلاش خودشان، تفکر خودشان و نبوغ خودشان توانسته اند به یک جایگاه مالی عالی برسند؛ پس شما هم قطعاً می توانید.

و نکته دیگر این است که نیاز نیست تمام زندگی خود را وقف کاری کنید که برای خودتان نیست. برای کسب درآمد سعی کنید روی کسب و کار خودتان متمرکز شوید و آن را توسعه و رشد دهید تا بتوانید به رشد مالی خوبی در زندگی برسید.

اگرچه رابرت‌کیوساکی اولین بار کتاب پدر پولدار پدر بی پول را تقریباً در ۲۵ سال پیش منتشر کرد اما بسیاری از درس ها و نکته هایی که در آن زمان نوشته شده است را می توان امروز عملی کرد. سعی کنید با یادگیری در مورد مسائل مالی شروع کنید؛ سپس اهداف مالی خود را ایجاد کنید و سعی کنید تلاش خود را در جهت رسیدن به آن اهداف قرار دهید؛ تا در جهت ایجاد ثروت و آزادی مالی حرکت کنید.

و نکته آخر هم اینکه نگذارید پول های تان بیکار بمانند. سعی کنید دارایی های مختلف بخرید و سرمایه گذاری های عالی انجام دهید یا در بازار های مالی مختلف به خرید و فروش بپردازید.

الهام گرفته از: Rich Dad Poor Dad – A Quick Book Summary and Review

ممنون از اینکه همراه ساناموز هستید و برای آموزش خودتان وقت میگذارید. مشتاق نظرات سازنده شما در زیر این مقاله هستیم.